English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4994 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
roger U مفهوم شد پیام را گرفتم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
InBox U خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه
i followed his track U ردپایش را گرفتم
i made up my mind to U تصمیم گرفتم که ...
i took her to wife U او را به زنی گرفتم
I have made an appointment with my dentist . U از دندانسازی وقت گرفتم
i took him up short U بی مقدمه جلو او را گرفتم
i made up my mind to go U نصمیم گرفتم که بروم
i learnt my lesson U درسم را یاد گرفتم
I sat down with no fuss or bother . U برای خودم قشنگ گرفتم نشستم
challenge and reply U ذکر گوینده و گیرنده پیام اعلام دادن و گرفتن پیام
piggybacking U استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
InBox U پیام فکس و پیام ارسالی روی انیترنت است
quoting U خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد
authentication U استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
prompted U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompt U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompts U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
receipt notification U خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
radiogram U پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
radiograms U پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
UA U نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد
codress U نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی
anagram U استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
anagrams U استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
polynomial code U سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
ended U کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ends U کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
end U کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
i was taught by him U من در نزد وی تعلیم گرفتم او مرا تعلیم داد
MTA U نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
service message U پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
wilco U پیام را اجرامی کنم پیام رسید اجرا می کنم
acknowledge U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledges U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledging U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
purposes U مفهوم
intelligible U مفهوم
sound U مفهوم
notion U مفهوم
sounded U مفهوم
soundest U مفهوم
sounds U مفهوم
notions U مفهوم
conceptions U مفهوم
tacit U مفهوم
intendment U مفهوم
vacuous U بی مفهوم
purpose U مفهوم
signification U مفهوم
conception U مفهوم
contexts U مفهوم
context U مفهوم
hangs U مفهوم
hang U مفهوم
concept U مفهوم
purporst U مفهوم
moral U مفهوم
concepts U مفهوم
effecting U مفهوم نیت
purport U مفهوم ساختن
implied U مفهوم ضمنی
significance U مفهوم اهمیت
substances U مفاد مفهوم
concept formation U تکوین مفهوم
comprehensibly U بطور مفهوم
relational concept U مفهوم ربطی
unintelligible U غیر مفهوم
substance U مفاد مفهوم
conceptualization U مفهوم سازی
purported U مفهوم ساختن
purporting U مفهوم ساختن
purports U مفهوم ساختن
contraposition U مفهوم مخالف
importing U مفهوم ورود
imported U مفهوم ورود
implicitly U بطور مفهوم
conceptual learning U مفهوم اموزی
concept learning U مفهوم اموزی
constructively U بطور مفهوم
impliedly U بطور مفهوم
ideogram U مفهوم نگاشت
intelligibly U بطور مفهوم
implied U ضمنا" مفهوم
effected U مفهوم نیت
effect U مفهوم نیت
meanings U مفهوم فحوا
meaning U مفهوم فحوا
iuntelligibly U بطور مفهوم
conjunctive concept U مفهوم عطفی
senses U حس تشخیص مفهوم
sense U حس تشخیص مفهوم
import U مفهوم ورود
conception U مفهوم آفرینی
intentions U غرض مفهوم
intention U غرض مفهوم
implication U مفهوم استنباط
sensed U حس تشخیص مفهوم
implications U مفهوم استنباط
zircon U سخن غیر مفهوم
to the [that] effect <adv.> U با مفهوم [معنی] کلی
value added concept U مفهوم ارزش افزوده
implicit U اشاره شده مفهوم
implication U مستلزم بودن مفهوم
galimatias U کلام غیر مفهوم
implications U مستلزم بودن مفهوم
get the message <idiom> U به واضحی فهمیدن مفهوم
overtones U شدیدالحن مفهوم فرعی
overtone U شدیدالحن مفهوم فرعی
percept U چیز مفهوم ادراکات
purporst U بهانه مفهوم شدن
denotation U علامت تفکیک معنی و مفهوم
the inherent U text or word a of indirectsense and مفهوم
read between the lines <idiom> U پیدا کردن مفهوم ضمنی
by con. U مفهوم مخالف ان جنین میشود
loose sentence U جملهای که مفهوم صحیحی نداشته باشد
the document purports that U انچه از این سند مفهوم میشوداینست که
The sense of this word is not clear . U معنی و مفهوم این کلمه روشن نیست
wheel U [همچنین علامتی در فرش چین به مفهوم چرخه زندگی]
opaquely U چنانکه روشنایی پشت را بپوشاند بطور مبهم یا غیر مفهوم
rebus sic stautibus U به این مفهوم که احکام در ازمنه مختلف دچارتغییر شکل می شوند
black concept U علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
yin yang U مرد و زن [نمادی که در فرش های چینی بکار رفته و مفهوم از دو چیز متضاد را نشان میدهد.]
information hiding U یک مفهوم طراحی نرم افزاری که هدف ان کاهش اثرات متقابل بین قسمتهای یک برنامه است
dictatorships U این لفظ را مارکس به شکل دیکتاتوری پرولتاریاdictatorship prolotarian به کار برده است که مفهوم ان " حکومت مطلقه طبقه رنجبر یا کارگر " میباشد
dictatorship U این لفظ را مارکس به شکل دیکتاتوری پرولتاریاdictatorship prolotarian به کار برده است که مفهوم ان " حکومت مطلقه طبقه رنجبر یا کارگر " میباشد
electronic cottage U مفهوم اجازه دادن به کارگران برای اینکه در خانه بمانند و کارها را توسط بکارگیری ترمینالهای کامپیوتر که به یک دفترمرکزی متصل میباشد انجام دهند
mssg U پیام
messages U پیام
message U پیام
signalled U پیام
i signal U پیام ای
signal U پیام
signaled U پیام
video signal U پیام ویدئو
cryptogram U پیام پنهانی
drafter U منشی پیام
drafter U نویسنده پیام
end of massage U انتهای پیام
ending U خاتمه پیام
endings U خاتمه پیام
end of message U انتهای پیام
dummy message U پیام فریبنده
dummy message U پیام دروغی
ems dispatch U پیام امس
transmission U ارسال پیام
transmissions U ارسال پیام
flash message U پیام انی
fox message U پیام دوباره
meteorological message U پیام هواسنجی
encodes U کد کردن پیام
immediate message U پیام فوری
color burst pedestal U پایه پیام
plain text U پیام کشف
heliogram U پیام افتابی
general message U پیام عمومی
intelligence signal U پیام خبری
bury U کد کردن پیام
burying U کد کردن پیام
diagnostic massage U پیام تشخیصی
error message U پیام خطانما
wilco U پیام را فهمیدم
beginning of message U شروع پیام
encode U کد کردن پیام
body U متن پیام
signal tracing U ردگیری پیام
brightness signal U پیام روشنایی
procedure message U پیام عادی
plaindress U پیام کشف
telephone message U پیام تلفنی
som U اغاز پیام
burst pedestal U پایه پیام
signal center U مرکز پیام
buries U کد کردن پیام
q signal U پیام کیو
bodies U متن پیام
routine message U پیام عادی
basegram U پیام از ساحل
start of message U اغاز پیام
code message U پیام رمز
clear text U پیام کشف
blanking signal U پیام خاموشی
radiotelegram U پیام تلگرافی
signal generator U پیام ساز
communicator U پیام دهنده
monochrome signal U پیام تکرنگ
procedure message U پیام معمولی
message source U منبع پیام
message book U دفتر پیام
mayday U پیام اضطراری
maydays U پیام اضطراری
message retrieval U بازیابی پیام
message retrieval U استخراج پیام
privacy U استقلال پیام
message queuing U صف بندی پیام
message heading U عنوان پیام
message feedback U بازخورد پیام
message center U مرکز پیام
senders U فرستنده پیام
sender U فرستنده پیام
Recent search history Forum search
1deformations is a concept that is gaining ground معنی این جمله
1addressed recipient
1اصطلاحاترنگ قرمز به فارسب
1When I made my decision to retire,
2In order to be interesting you have to be mean
2In order to be interesting you have to be mean
1I will take a loot tonight.
1offshoring
1There are two other modeling formalisms worth highlighting in the context of LPV systems.
1like a beautifully wrought setting
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com